ꜱɪʟᴇɴᴛ ᴇʏᴇꜱ

Just look! Don't say anything

تا کی میتوان رقت انگیز زندگی کرد؟~

​​​​​​طوری لبش را میجَوَد که انگار تشنه ی قرمزی پشت پوستش است.بالاخره خون!چشمان خسته اش بسته میشوند؛زبانش طعم خون را میچشد.لبخند تلخی مهمان این ضیافت است...

[تا کجا میتوان پیش رفت؟!تا کی میتوان رقت انگیز زندگی کرد؟]باد میوزد و درد را برایش معنا میکند.سوزشی سطحی اما دردی عمیق.

شاید جواب سوالهایش این باشد...[تا جایی که تک تک سلول هایت نیز درد را بچشند:)]

۱۰ موافق ۱ مخالف

چالش 30 کالج~

وبی که این چالش ازش سرچشمه گرفت: کلیک3>

و کسی که همه رو به این چالش دعوت کرد: کلیک3>

روز اول:

آرام 

من ندانم دگر آرام چیست! 

ادامه مطلب ۴ نظر ۵ موافق ۰ مخالف

?Where's my mind

Bellyache
Billie Eilish

Magic Spirit

𝑴𝒊𝒏𝒅

𝑴𝒊𝒏𝒅

𝑺𝒊𝒕𝒕𝒊𝒏' 𝒂𝒍𝒍 𝒂𝒍𝒐𝒏𝒆

𝑴𝒐𝒖𝒕𝒉 𝒇𝒖𝒍𝒍 𝒐𝒇 𝒈𝒖𝒎

𝑰𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒅𝒓𝒊𝒗𝒆𝒘𝒂𝒚

𝑴𝒚 𝒇𝒓𝒊𝒆𝒏𝒅𝒔 𝒂𝒓𝒆𝒏'𝒕 𝒇𝒂𝒓

𝑰𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒃𝒂𝒄𝒌 𝒐𝒇 𝒎𝒚 𝒄𝒂𝒓

ادامه مطلب

لبخند دروغینی که بر لبهایش تراشیدند:)

میگویند:غمگین ترین بخش مجسمه لبخند دروغینی است که بر لبهایش تراشیدند.

حال بگذارید من بگویم که غمگین ترین بخش انسان کدام است!شاید چشمانی باشد که، افسوسی بر آنها جاریست.و یا شاید هم دستان یخ کرده ای که بر پاک کردن اشک های روی گونه محکوم شده اند.

ادامه مطلب ۲۰ نظر

داستان پشت کلمه

دنبال یک معجزم،بالاخره!واقعا خوشحالم.چرا؟کاش منم میتونستم.بهش نیاز دارم.یک معجزه ی دیگه؟!بسه دیگه.خوشحالم،ولی ناراحتم.زندگی در چشمانت خلاصه میشود.بهم حس خوبی میده.چجوری انقدر راحته؟دلم میخواد بغلش کنم.این زندگی برام زیاده.ازت بدم میاد.چرا قبول نمیکنی حق با منه!.«کاش بچه من نبودی».به من صدمه زدی.اهنگه رو دوست دارم.حالم خوبه،میخندم.دوباره سرم داد میزنه.متنفرم ازت.چرا من؟.دلم تنگه.میشه بغلم کنی؟.

من اون ادم سابق نیستم.God kill me:)داره از خودم چندشم میشه.دارم میزنم تو ذوق مردم.i hate you.بی ارزش.حال بهم زن؛هر دم ازین باغ بری میرسد.چرا انقدر چرا واس گفتن هس؟!من دلممم تنگه واسه یک دلخوشیه کوچیککک:) 

 دیگه دلم نمیخواد حتی گریه کنم. صداش ازارم میده.ارامش بخشه؛خودتو محدود نکن...دوشیزه جندوکی فایتینگ.

 

پ‍.ن:فک کنم واس هر ماه یک همچین متنی واس نوشتن لازمم باشه. 

۱۴ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان