ꜱɪʟᴇɴᴛ ᴇʏᴇꜱ

Just look! Don't say anything

داستان پشت کلمه

دنبال یک معجزم،بالاخره!واقعا خوشحالم.چرا؟کاش منم میتونستم.بهش نیاز دارم.یک معجزه ی دیگه؟!بسه دیگه.خوشحالم،ولی ناراحتم.زندگی در چشمانت خلاصه میشود.بهم حس خوبی میده.چجوری انقدر راحته؟دلم میخواد بغلش کنم.این زندگی برام زیاده.ازت بدم میاد.چرا قبول نمیکنی حق با منه!.«کاش بچه من نبودی».به من صدمه زدی.اهنگه رو دوست دارم.حالم خوبه،میخندم.دوباره سرم داد میزنه.متنفرم ازت.چرا من؟.دلم تنگه.میشه بغلم کنی؟.

من اون ادم سابق نیستم.God kill me:)داره از خودم چندشم میشه.دارم میزنم تو ذوق مردم.i hate you.بی ارزش.حال بهم زن؛هر دم ازین باغ بری میرسد.چرا انقدر چرا واس گفتن هس؟!من دلممم تنگه واسه یک دلخوشیه کوچیککک:) 

 دیگه دلم نمیخواد حتی گریه کنم. صداش ازارم میده.ارامش بخشه؛خودتو محدود نکن...دوشیزه جندوکی فایتینگ.

 

پ‍.ن:فک کنم واس هر ماه یک همچین متنی واس نوشتن لازمم باشه. 

۱۴ نظر ۴ موافق ۰ مخالف

حال او خوب است...

۲ نظر ۸ موافق ۰ مخالف
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان