اونقدر بی مقدمه این خونه رو ول کردیم و رفتیم که انگاری این خونه تصمیم گرفت ما رو ول کنه و بره.
من مثل بقیه کلی خاطره از اینجا ندارم که برا پاک شدنشون ناراحت بشم،ولی اینو میدونم که هرچقدرم که سعی کرده باشم دوری کنم بازم یک گروه معدودی رو شناختم که قراره تا وقتی که این عقله تو این بدنه به یادشون باشم،شاید نتوسته باشم یک یادگاری از خودم تو ذهن بقیه گذاشته باشم ولی تونستم گوشه ای از درد و دل های بقیه رو اینجا ببینم و یک کوچولو هم که شده شریک حالشون بشم،کم رنگ هم که باشه تو این خونه حضور داشته باشم،برا خودم شخصی بوده باشم که بدونه بیان چی بود..چی شد..کیا اونجا بودن..چیکارا کردن و اخر سر...کیا بودن که تو دفتر زندگی من اسمشون گذشت؛
هیچوقت ادم خدافظی نبودم،پس قرار نیست این یک متن خدافظی باشه،اگر هم این قصه قراره تموم شه میزارم همینجوری برا خودش محو بشه و بره:)
و در آخر یک تشکر گرم و صمیمی میکنم از تموم اون کسایی که باعث شدن منم به این خونواده بپیوندم و کلی ادم جدید از این سر تا اون سر کشور بشناسم؛واقعا ممنونم که بودین🤍